۱۳۸۸ اسفند ۲۸, جمعه

حال و هواي عيد



مامانه از صب مي‌رفت و مي‌اومد مي‌گفت فردا سبزي‌پلو ماهي بدم كوفت كنين يا ماهي شكم‌پر با چلو؟ ما كلي فك‌كرديم آخر نتونستيم انتخاب كنيم.




۱۳۸۷ آبان ۳, جمعه

سارا سارا سارا



نام مذهبی تو اوراد پرستشی نهانی را در من به زمزمه می‌آورد

باور کنید اگه شاعرش اینو نگفته بود من حاضر بودم بگم؛ فقط به خاطر سارا



۱۳۸۷ مهر ۲۹, دوشنبه

بهداشت روانی



هر فرد برای برخورداری از سلامت روانی لازمست کسی دوستش بدارد که دوستش می‌دارد.

۱۳۸۷ مهر ۲۷, شنبه

من و کافه‌پیانو (2)



بعضی از چیزهایی که اینجا(ها) می‌نویسم جمله‌های طلایی بعضی از رمانهامه بعضی‌های دیگه هم جمله‌های لابلاش لابد.

۱۳۸۷ مهر ۲۶, جمعه

مای پروردگارا!



این که اینسان به خود غره گشته ام نه از آن است که گردم را تملق‌گویان بی شمار گرفته اند، بل از آنروست که من اینان را گرد خود فراخوانده ام.

۱۳۸۷ مهر ۲۵, پنجشنبه

من و کافه‌پیانو (1)



تا آخرسال یا شایدهم بیشتر کاغذ باطله دارم برا نواربهداشتی‌های مصرف شده‌ام-

۱۳۸۷ مهر ۲۴, چهارشنبه

چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی



-میس‌ زدی کاری داشتی؟


: (nothing to say)